هفته اول پانزده ماهگی

به نام خداوندی که عزیزترین کسم را خلق کرد

گل پسر عزیزم ،همه وجودم سلام ،رادین عزیزم داری

 روز به روز بزرگتر می شی ومادرت با تماشای بزرگ شدنت قد و بالای نازت تمام غمهاشو فراموش می کنه

نازگلم هنوز بعداز دو هفته اسهالت خوب نشده هم خودت هم مامان داریم خیلی اذیت میشیم

روز سه شنبه با بابایی بردیمت یه دکتر دیگه به نام فرید ایمان زاده خیلی مطبش شلوغ بود گلم خیلی کلافه شدی دکتر خیلی تند معاینت کرد و زیاد وقت نذاشت نمی دونم دکتر خوبی است یا نه بجای امپرازول بهت پنتوپرازول داد الان سه روزه می خوری ولی زیاد فرقی نکردی .و گفت پیشه دکتری به نام موحدی ببریم واسه تست پوستی ببینیم به چی آلرژی داری بابا اصرار داره ببریم ولی من بنابر تجربه دوستام تو نی نی سایت دوست ندارم ببرم عزیزم الکی درد بکشه و سوراخ سوراخ بشه ازفکر اینکه دوباره اذیت بشی سردرد میگیرم باید تا فردا تصمیم بگیریم

از نظر رژیم به خاطر اسهالت اون چند تا چیزی هم که می خوردیم را هم نمی خوریم کل چیزهایی که می خوریم شده مرغ و سیب زمینی وهویج واقعا دیگه حالم بد میشه تو هم دوست نداری و غذا خوب نمیخوری ان شالاه زودتر خوب بشی وبا هم کلی چیزهای خوشمزه بخوریم

حرف زدن آقا رادین

پسرم لغاتی که میگی بیشتر شده:به خاله افسانه (آنه )میگی آخر اسمش رامی گی به من ومامان بزرگت (مامانی) میگی به بابا رضا(بابادی ) میگی صدای گاو و هاپو و بع بعی را بلدی و درست میگی (هاپو) میگی هرچی می پرسم اگه نخوایی میگی( نه)مثلا میگم رادین آب می خوایی میگی نه اگه چیزی بخوایی می گی (بده من)و هرچیزی مال تو باشه یامیگی (منه)یامیگی(دادین)یعنی مال رادینه ،راستی به خودت میگی (دادین) الهی من قربونه دادین برم .به توب میگی (قون)نمیدونم چه ربطی داره همه چی را سریع یاد میگیری به پی پی میگی (بی بی) به باد میگی (با) من عاشقه بای بای کردنتم که هنوز دستت را تکون می دی و میگی (دد   دد)اون لحظه می خوام بخورمت راستی خیلی قشنگ و واضح میگی (نون)ولی همچنان به آب میگی (به)

بازیهای آقا رادین

عشقه توپی توپ بازی را خیلی دوست داری،دالی بازی راهم دوست داری این طور که دستمال بندازم رو سرت و برداری بگی دا،عاشق این هستی یکی دنبالت کنه تو هم فرار کنی حسابی میخندی ودر میری هنوزم به کارها وشکلکهای سمیرا از ته دل میخندی،دوست داری درهای قابلمه را برداری وبزاری وخودت غذا بخوری اکثرا سعی می کنم غذاهایی بزارم که خودت برداری و بخوری مامان بزرگ واست ست قابلمه اسباب بازی خریده بازی با اونهارا خیلی دوست داری.کتاب خوندن را دوست داری البته بیشتر دوست داری ورق بزنم عکسهاشو ببینی واسم هر چی را که می بینی بهت بگم.عاشقه فظولی کردن هستی به گاز دست میزنی اگه روشن باشه اینقدر میای با گیرهای گاز ور می ری که خاموش می کنی هرچی هم میگم نکن فایده نداره دوست داری در یخچال باز باشه و توش را نگاه کنی عجب برنامه ای داریم ما با تو

غذاهای مورد علاقه گل پسر

عاشقه سیب زمینی سرخ کرده هستی کباب و جوجه کباب را خیلی دوست داری کلا که گوشت خوری نونم دوست داری اصلا برنج نمیخوری واست تو سوپت میریزم به زور می دم به خوردت

عزیز دلم امیدوارم همیشه سالم و شاد باشی دوست دارم خیلی زیاد هزارتا بووووووووووووووووووووووس